کد خبر: ۱۲۴۷۵
۲۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۰
مهدی تقدیمی از پیرتعزیه‌ خوان‌های مشهد است

مهدی تقدیمی از پیرتعزیه‌ خوان‌های مشهد است

مهدی تقدیمی را تقریبا همه هیئتی‌ها و قدیمی‌های مشهد می‌شناسند. از پیر‌های تعزیه‌خوانی است و بیش از نیم‌قرن در این حرفه فعالیت دارد. خودش می‌گوید این هنر در خانواه آن‌ها موروثی است.

تقریبا همه هیئتی‌ها و قدیمی‌های مشهد او را می‌شناسند. از پیر‌های تعزیه‌خوان است و بیش از نیم‌قرن در این حرفه فعالیت دارد. خودش می‌گوید هنرش را از خانواه به ارث برده و امروز بعد از سال‌ها عزاداری و تعزیه‌خوانی برای سیدالشهدا و ۲۷ تن از یاران باوفایش حالا به‌عنوان یکی از مسئولان تعزیه‌خوانی در مشهد فعالیت می‌کند.

امروز می‌خواهیم شما را با «مهدی تقدیمی» آخرین بازمانده نسل تعزیه‌خوان‌های مشهد آشنا کنیم؛ کسی‌که خیلی‌ها را با هنرش در دو ماه محرم و صفر به فیض رسانده است. این هفته تقدیمی که در محله امامیه مشهد سکونت دارد، مهمان ما بود تا درباره هنرش بیشتر برایمان بگوید.

مادرم تعزيه‌خوانم كرد

تقديمي ما را به روزهاي كودكي‌اش مي‌برد آن‌ روزهايي كه مادرش در مكتب‌خانه به بچه‌هاي روستا تعزيه‌خواني را مي‌آموخت. خودش در اين‌باره مي‌گويد: از همان كودكي كه در روستا زندگي مي‌كردم و مادرم در مكتب‌خانه به بچه‌هاي روستا درس مي‌داد، تعزيه‌خواني جزئي از آموزش‌هاي كلاس درسمان بود.

مادرم لباس‌هاي مربوط به هر نقش را به تن بچه‌ها مي‌كرد و متن‌ها را براي اجرا به آن‌ها مي‌داد و تا آخر اجراي تمرين تعزيه‌خواني بچه‌ها را با تشویق و ایجاد انگیزه همراهی مي‌كرد. او ادامه مي‌دهد: هنر تعزيه‌خواني نسل به نسل چرخيده بود و به مادرم رسيده بود او اين هنر را به من و خيلي از بچه‌هاي ديگر روستا آموخت.

هنر تعزيه‌خواني نسل به نسل چرخيده بود و به مادرم رسيده بود او اين هنر را به من و خيلي از بچه‌هاي ديگر روستا آموخت

 

مادرم بركت روستايمان بود

این تعزیه‌خوان قدیمی منطقه‌ و شهرمان اظهار مي‌دارد: زمان‌های قدیم همه دختر و پسرهای روستا در مکتب‌خانه دورتادور می‌نشستیم و مادرم به ما قرآن یاد می‌داد. مادرم برکت روستا بود و بعد از مرگش نیز همه کسانی که او را می‌شناسند و حتی شاگردانش كه سال‌ها از روستا رفته بودند پي زندگي و كار و در شهر زندگي مي‌كردند، از او به نیکی یاد می‌کنند.

 

به شهرهاي مختلفي سفر كردم

تقدیمی سه فرزند پسر دارد و ساکن خیابان دکترحسابی است و حدود ۲۰ سال از عمرش را در این محله زندگی کرده و همه همسایه‌ها او را می‌شناسند. او در بسیاری از مجالس، فرهنگ‌سرا‌ها و شهرستان‌ها شرکت داشته که از جمله آنها می‌توان به حضور در تربت‌حیدریه، کرمان و ... اشاره کرد.

در فرهنگ‌سرای امام‌رضا (ع) بوستان ملت، با انجمن نمایش همکاری دارد و لباس‌های تعزیه‌خوانی را که به یادگار از قرن صفوی به جای مانده است و برخی هم امروز به همان سبک دوخته شده است را همراه با گروهش می‌پوشند و تعزیه‌خوانی می‌کنند.

گروهی که از حداقل ۱۰ نفر و حداکثر ۲۰ نفر تشکیل شده است. او از تعزیه‌خوانی می‌گوید، اینکه سنتی قدیمی است و نسل به نسل چرخیده و این میراث حالا به او و پسرانش رسیده و شده ارث آبا و اجدادی‌اش. تقدیمی ادامه می‌دهد: این هنر، آهنگ سنتی قدیمی و خاصی دارد که برای افراد تازه آشنا با این هنر بسیار سخت به حساب می‌آید.

 

تعزيه‌خواني از برکت‌های انقلاب است

تقديمي‌ مي‌گويد: بعد از اتمام محرم و صفر امسال بود که وزير فرهنگ و ارشاد از او و گروه تعزيه‌خواني‌اش تقدير كرد که این امر روحیه این گروه را برای زنده نگه‌داشتن این هنر تقویت کرد. همچنين او و گروهش در ايام نوروز نیز توسط شهرداري مشهد مورد تقدير قرار گرفتند.

او اظهار مي‌دارد:گسترش تعزيه‌خواني از برکت‌های جمهوري اسلامي ‌ايران است و به‌طور رسمي ‌در تمام نقاط ايران برگزار مي‌شود. شبیه‌خوانی در زمان قاجار بسیار رایج بود اما در دوره پهلوی وضع تغییر کرد و کم‌کم از توجه به این هنر کاسته شد و تمام سعی تعزیه‌خوان‌های این دوره حفظ این سنت و تئاتر است. به‌خصوص در قرن اخیر که به علت کم‌توجهی این هنر ضعیف عمل کرده است.

 

مهدی تقدیمی از پیرتعزیه‌ خوان‌های مشهد است

 

افتخارم آموزش قرآن به هم‌محله‌اي‌هايم است

او از آموزش این هنر می‌گوید، اینکه اگر اداره فرهنگ و ارشاد همکاری‌های لازم را داشته باشند می‌توان در قالب برگزاری کلاس‌هایی، این هنر را به جوانان آموزش داد و باعث رونق و توجه بیشتر به این هنر اصیل کشورمان شد. تقدیمی از اساتید قرآن نیز هست و قرآن با صوت را به بسیاری از هم محله‌ای‌هایمان در جلسات قرآن آموزش داده است. او از تشویق بچه‌ها به یادگیری قرآن می‌گوید و اینکه افتخارش اين است كه موفق شده قرآن را به بسياري از هم‌محله‌ای‌هایش آموزش دهد.

 

مردم ديگر به تعزيه‌خواني توجه کمی دارند

تقديمي كه اكنون جزو آخرين بازمانده‌هاي اين هنر است درباره كم‌لطفي مردم مي‌گويد. مردمي كه روزگاري او را محله به محله دعوت مي‌كردند تا با او و هنرش صحراي كربلا را به ياد بياورند و عزاداري كنند.

مسئولان باید قبل از اينكه اين هنر به كلي به دست فراموشي سپرده شود فکری به حال آن بكنند

اما در حال حاضر ديدگاهشان درباره هنر تعزيه‌خواني عوض شده و امثال او در انزوا به‌سر مي‌برند. خودش در اين خصوص مي‌گويد: دیدگاه مردم به تعزیه‌خوانی ضعیف شده است. مسئولان باید قبل از اينكه اين هنر به كلي به دست فراموشي سپرده شود فکری به حال این هنر و زنده نگه‌داشتن آن بكنند.

 

سوار و خاطره

این تعزیه‌خوان قدیمی شهرمان، خاطره‌ای تعریف می‌کند و می‌گوید: در سال‌های اخیر که برای برگزاری مراسم تعزیه‌خوانی در ماه صفر به چناران رفته بودیم، کودک 5ساله برادرم نیز همراهمان بود، مراسم اجرا شد و عازم روستایی در همان نزدیکی (که در آن زیارتگاه شاهزاده عبدا... نیز بود) شدیم.

آماده اجرا می‌شدیم و به دلیل فعالیت و برنامه‌های مختلفی که داشتیم، به کلی از کودک همراهمان فراموشمان شده بود، فردی آمد و گفت بچه‌ای را از مزار زینبیه چناران آورده‌اند و می‌گوید که همراه این گروه بوده است. تازه یادمان آمد بچه را جاگذاشته و همراهمان نیاورده بودیم. بچه را که آوردند، پرسیدیم چه کسی او را آورد (می‌خواستیم از او تشکر کنیم)، فردی که بچه را تحویل گرفته بود تا به ما برساند گفت: یک نفر سوار بر اسب از زینبیه چناران بچه را آورد و گفت: این بچه را برسانید دست گروه تعزیه‌خوانی که به اینجا آمده‌اند و رفت. بچه از گریه خسته و بی‌حال شده بود.

 

*این گزارش چهارشنبه، ۲ اسفند ۹۱ در شماره ۴۴ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.

 

آوا و نمــــــای شهر
03:44